آیا (سحرخیز باش تا کامروا شوی) ضرب‌المثل است؟ یا عبارتی است، ساده اما پندآموز؟

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم. وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ

آیا (سحرخیز باش تا کامروا شوی) ضرب‌المثل است؟ یا عبارتی است، ساده اما پندآموز؟

☆👆

☆👆

☆👆

👆

☆👆

☆👆

👆

☆👆

👆

همانطور که ملاحظه می‌فرمایید؛ تمامی سایت‌های فوق از عبارت مذکور به‌عنوان‌ ضرب‌المثل یاد کرده‌اند و این در حالی است که ده‌ها سایت دیگر نیز از چنین اشتباهی غافل نمانده‌اند که معرفی یک‌یک آن در این مقال نمی‌گنجد!
به راستی چه انگیزه‌ای موجب می‌شود تا عده‌ای بدون دانش مربوطه دست به قلم شوند و تشنگان ادبیات فارسی را با نوشته‌های‌شان این‌گونه در وادی گمراهی سرگردان سازند؟
بارها و بارها در این سایت نظیر همین مطلب را نوشته‌ام و قرار نیست، تک‌تک مطالب دیگران را مطالعه کنم تا ببینم، عبارت مورد بحث‌شان ضرب‌المثل است یا کلامی ساده یا اصطلاح یا ...
شاید باور کردنش برای مخاطبین کمی سخت باشد، در یک سایت شخصی نوشته بود؛ (ما یک ضرب‌المثل بدین مضمون داریم که؛ مثبت‌اندیش باش، نه منفی‌باف!)
بسیارخب، در اینجا چه مثلی زده شده که ایشان عبارتی ساده را مثل فرض کرده است؟

هم اکنون اگر از نظیر چنین فرد پرسیده شود، از لحاظ ادبی به عبارت؛ (هرکس که کارهای نیک انجام دهد، عاقبت بخیر می‌شود) چه می‌گویند، بلافاصله پاسخ می‌دهد؛ ضرب‌المثل! و این در صورتی است که حتا حاضر نیست، دست‌کم قبل از اظهار نظر یا برای پی بردن به حقیقت به امثال و حکم مرحوم دهخدا رجوع کند تا ببیند، آیا عبارت مورد بحثش در آن ضبط شده یا نه! چراکه تقریبا تمامی ضرب‌المثل‌ها، تمثیل‌ها، تمثل‌ها، اصطلاحات و ... در کتاب ایشان آمده است.
برای بار چندم به این موضوع اشاره می‌کنم که؛
هر عبارت ولو مشهور را نباید به‌عنوان ضرب‌المثل به مردم معرفی کرد! بدیهی است؛ عبارت ساده‌ی پندآموز (سحرخیز باش تاکامروا شوی) از چنین قاعده‌ای مستثنی نیست. در گفتارها و نوشتارها هر آرایه نقش مخصوص خود را ایفا می‌کند. ممکن است، برخی تَمَثُل، برخی تمثیل، برخی کنایه، برخی تلمیح، برخی استعاره، برخی تشبیه، برخی اصطلاح ساده یا اصطلاح مثلی یا کنایه‌‌ای و یا حتا کلامی ساده باشد و تا آنجا که در توان دانش آدمی است، می‌بایست هرکدام را با نام‌ حقیقی‌اش به مردم معرفی کند اما متاسفانه کم‌وبیش مشاهده می‌شود، بسیاری در سایت‌ها همه را ضرب‌المثل نام نهاده‌اند که این اشتباه فاحش می‌تواند، موجب گمراهی و به بیراهه افتادن خوانندگان مطلب‌شان شود!
بحث درباره‌ی موارد ذکرشده، بحثی بسیار سخت، نفس‌گیر و مفصل است که حتا بزرگان اهل ادب نیز گاهی برخی از آنها را به‌جای دیگری تصور کرده‌اند و علت اساسی آن هم این است که این‌گونه موارد، مباحثی مجازی بوده و به لطف همین غیرحقیقی بودن می‌تواند، دارای تعابیر گوناگون نیز باشد و هر عبارت برای خود نام و جایگاهی اختیار کند که این از گستردگی‌های ویژه‌ی این نوع آرایه‌ها به‌شمار می‌رود و برای همین است که مرحوم دهخدا در لغت‌نامه‌‌ی خود به‌هنگام معرفی آرایه‌های مورد نظرش به جای بهره بردن از تعبیر "استعاره" لفظ "کنایه" را مرقوم فرموده‌اند!
"کنایه" به‌معنای اعم؛ جمله‌ای است که هم در معنای حقیقی به کار می‌رود و هم در معنای مجازی و این در حالی است که "استعاره" فقط در معنای مجازی به‌کار گرفته می‌شود. مثلا وقتی می‌گوییم؛ (فلانی در خانه‌اش باز است) در هر دو معنی حقیقی و مجازی کاربرد دارد، یعنی هم به‌صورت واقعی می‌تواند، در کاشانه‌ای باز باشد و هم به‌صورت مجازی، که کنایه‌ای است از (دست و دلباز بودن) اما وقتی می‌گوییم؛ (شیر آمد) و چنانچه منظور از "شیر" مولا "علی" باشد، به‌این معناست که در معنای حقیقی به‌کار گرفته نشده است. البته یک استعاره‌ی دیگر نیز موجود است، به‌نام "استعاره‌ی مرکب" که جمله است! مانند؛ (شبهای شیراز پر از مروارید است) که منظور اصلی این است؛ (پر از ستاره است) و پرواضح است که در معنای حقیقی بکار گرفته نشده است اما در مورد مَثَل هم باید بدانیم که معنای کنایی آن استفاده می‌شود. یعنی؛ کنایه‌ای‌ است که به صورت مَثَل میان مردم رواج یافته، این هم جزو همان مجازهاست که مرحوم دهخدا و دیگر صاحب‌نظران هم نتوانسته‌اند، در این زمینه حکمی قطعی صادر کنند، چراکه لازمه‌ی پیچیدن به این مسائل ظریف، دانستن مقدماتی است که خود آن مقدمه‌ها نیز بحث برانگیز است. در خیلی از موارد تفکیک "مَثَل" از "کنایه" بسیار مشکل به نظر می‌رسد. یعنی به‌راحتی نمی‌توان تشخیص داد که آیا فلان عبارت کنایه‌ای است یا مَثَلی! برای نمونه؛ (هرکه بامش بیش، برفش بیشتر) هم می‌تواند، مَثَل تلقی شود و هم کنایه، کنایه از آن جهت که هر کس پول بیشتری دارد، خرجش هم بیشتر است یا هرکس که عیالوارتر است، مخارجش هم بیشتر است که با تعبیر (تعیین کردن حدود چیزی) نام مَثَل را زیبنده‌ی خود می‌سازد! جای‌جای به عباراتی برخورد می‌کنیم که کاملا مشخص است که کنایه است. برای نمونه جمله‌ی؛ (بند شمشیرش بلند است) کنایه از بلندقد بودن شخصی است. یا: (در خانه‌ی فلانی باز است) کنایه از آدمی دست و دلباز و مهمان‌نواز است!

فرهنگ فارسی معین
tamassol (تَمَثُّل)
مثال آوردن
"تمثل" در حقیقت سخن مشهوری را به‌عنوان نمونه آوردن است (از این حقیر)
لغت‌نامه‌ی دهخدا
تمثیل
مثل آوردن تشبیه کردن چیزی را به چیزی
"تمثیل" در حقیقت آوردن ماجرایی است، مشابه با آنچه که گوینده یا نویسنده می‌خواهد، درباره‌ی آن سخن بگوید. (از این حقیر)
فرهنگ معین
تمثیل
مثال آوردن

در مجموع ماننده کردن چیزی به چیزی دیگر را تمثیل می‌نامند که در این نوع آرایه غالبا پند و اندرزهایی نهفته است و شاعران و نویسندگان با آوردن مثال بر رونق و روشنی سخن خود می‌افزایند که کلام‌شان بسیار راحت‌تر و سریع‌تر مورد پذیرش شنونده یا خواننده قرار می‌گیرد. این نوع آرایه در قرآن کریم به صورت‌های گوناگون ظاهر شده است که از آن میان می‌توان به؛
((وصف حال کسانی که دانش تورات بر دوش آنان نهاده شد "و بدان مکلف شدند ولی عمل نکردند" در مثل به الاغی می‌ماند که بار کتابهایی بر پشت دارد "اما از آن چیزی نمی‌فهمد"))
(آیه‌ی ۵ سوره‌ی جمعه)
اشارت کرد!
اما ارسال‌المثل، آوردن مَثَلی مشهور در کلام است. آرایه ارسال‌المثل که نوعی از انواع آرایه‌ی تمثیل است، یعنی آوردن یک ضرب‌المثل در شعر یا نثر. ساختار ارسال‌المثل به این شکل است که دو جمله بدون ذکر “ادات تشبیه” (کلماتی مثل چون، چو ، ….) به‌هم تشبیه می‌شوند و مشبه‌به همان ضرب‌المثلی است که آورده می‌شود.

یکی از دوستان ادیب و زبان‌شناسم دکتر "م.پ" در این‌باره می‌گوید؛
((یکی از موضوعات مهم در شعر و نثر پند است. بنابراین عبارت مذکور 《سحرخیز باش تا کامروا شوی》عبارتی پندآمیز است، نه ضرب‌المثل و نه تمثیل، در ضرب‌المثل همان‌طور که از اسمش پیداست، مثل زدن است. مثلا؛ (هرکه بامش بیش برفش بیشتر) این در مورد کسی گفته می‌شود که فرضاً درآمد بیشتری دارد و خرجش هم بیشتر است. یعنی؛ حال وضع‌اش مثل کسی است که بامش بیشتر است. شباهت [موضوع] در اینجا اصل است.
فرق تمثیل با ضرب‌المثل در این است که ضرب‌المثل کوتاه است، تمثیل بلند! مثلاً در شعر مولوی داستان طوطی کل تمثیلی برای اوضاع احوال کسی است که بی‌شباهت به آن طوطی نیست))

فضل الله نکولعل آزاد
۱۶ مرداد ماه ۱۴۰۲
http://lalazad.blogfa.com
http://faznekooazad.blogfa.com
http://fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
http://f-lalazad.blogfa.com
http://karshenasaneadabiatefarsi.blogfa.com ›
http://www.nekoolalazad.blogfa.com
http://nazarhayeadabi.blogfa.com.


@
@

نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۲ |

فضل الله نکو لعل آزاد ...
ما را در سایت فضل الله نکو لعل آزاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : blalazad6 بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 0:30