« تبدیل یا ابدال » و تخفیف کلمات ( از سری مقالات ادبی )
تعدادی از شعرای معاصر به دلیل عدم توانایی در پیوند ، میان وزن با مفاهیم به پیروی از چند شاعر گذشته ی در گذشته ، دو هجای متحرک کوتاه افعال را به یک سیلاب بلند که حرف اول آن متحرک و حرف دوم آن ساکن است ؛ بدل و یا این که افعال را با تخفیف در حرف ادا می کنند ، به گمانی که شعرای سلف به آن کلمات ، شناسنامه داده و در نتیجه به آن سندیت بخشیده اند . عمل ابدال یا بدل کردن دو هجای کوتاه به یک هجای بلند ، کار خطایی نیست اما این عمل می بایست به ضرورت وزن و به عنوان زحاف در آخرین « فعل عروضی » صورت پذیرد ، نه تغییر دادن شکل ظاهری افعال یا واژگان در میانه ی وزن شعر ، که از روی ناتوانی شاعر در راه ایجاد پیوند میان وزن شعر با واژگان رخ می دهد و در نتیجه موجب بد آهنگی کلمات و گاه باعث ایجاد سکته ی متوسط در آهنگ کلام موزون می گردد ! برای مثال تبدیل « فَعَلاتن » به « مفعولن » را عمل ابدال می گویند . بنابراین بهتر است که از ابدالِ افعال پرهیز شود . چرا که هر چه افعال دستوری به تلفظ اصلی نزدیک تر باشند ، خوش آهنگ ترند!
برای مثال :
تبدیل ( بِزُداییم ) به ( بِزْداییم ) و ( بِرُباییم ) به ( بِرْباییم ) و ( بِتَوانیم ) به ( بِتْوانیم ) معمولاً به مذاق کسی که دارای طبع لطیف است ، خوش نمی آید و متأسفانه عمل تبدیل افعال در اشعار مرحوم مهدی اخوان ثالث به وفور یافت می شود که گویی این شیوه ، ملکه ی ذهن او بوده است .
البته در این میانه افعالی هم هستند که با عمل تبدیل ، زییایی آهنگ خود را حفظ می کنند . مانند : ( بِنْگر ) یا ( نتْوان )
و اما در نمونه ی دوم ؛
تنها حروف اضافه ، شرطی ، کلمات مرکب شرطی و برخی قیود آن هم به ضرورت وزن شعر مجاز به تخفیف در حروفند ، نه افعال !
چرا که ؛ مخفف کردن افعال نادرست است . برای مثال : ( اگر ، اگر چه، از ) را می توان به ضرورت وزن شعر با تخفیف در حروف ( « گر ، ار » « گر چه ، ار چه » ز ) بیان کرد .
مرحوم ملک الشعرای بهار می گوید :
ای پسر ! مادر خود را مازار (!)
« مازار » به جای « میازار » نادرست است ، ولو از مرحوم بهار باشد ! چرا که اگر « میازار » به « مازار » بدل شود ، پس متعاقباً ( بیازار ) نیز می بایست ، در صورت تخفیف در حروف ، به « بازار » تبدیل گردد.
محمد تقی بهار در قطعه شعری دیگر می گوید :
که از یأس جز مرگ ناید (!) به بار
که « ناید » به جای « نیاید » درست نیست . زیرا در صورت پذیرفتن آن ، « بیاید » نیز در صورت تخفیف در کلمات ، می بایست به « باید » بدل شود که نادرست است .
هم چنین اگر « میارا » به « ما را » و « بیاور » به « باور » و « میار » به « مار » و « بیار » به « بار » بدل گردند ؛ راه صواب پیموده نشده است .
در جُنگ شعری این این مصرع به چشم می خورد :
چرا خاموش بنشیند و حرفی بر زبان نارد(!)
که « نارد » نیز به جای « نیاورد » نادرست است .
همانطور که گفته شد تخفیف در کلمات تنها به ضرورت وزن میسّر است و این بدان معنا است که در نثر معمولی تخفیف دادن کلمات غلط است. برای مثال ما نمی توانیم بگوییم ( گر چه به او گفتم ) و یا ( ز چه راهی باید رفت ) چون نثر میدان سخن را برای واژگان تنگ نمی کند
البته در این زمینه استثنا نیز وجود دارد . مثلاً عوام ، در مقام محاوره و نثر می گویند : « وگر نه » که اگر کسی بگوید : « و اگر نه » مورد تمسخر دیگران واقع می گردد !
ادامه دارد
فضل الله نکو لعل آزاد ...
ما را در سایت فضل الله نکو لعل آزاد دنبال می کنید
برچسب : تبدیل تاریخ شمسی به میلادی,تبدیل تاریخ,تبدیل pdf به word,تبدیل واحد,تبدیل فارنهایت به سانتیگراد,تبدیل pdf فارسی به word,تبدیل فایل pdf به word,تبدیل ارز,تبدیل دلار به تومان,تبدیل ورد به pdf, نویسنده : blalazad6 بازدید : 259 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 17:14