أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(بدانید که دلها با یاد خدا آرام میگیرد)شبهای تنهاییشدم تنها که تنهایی غمی سخت است، وایِ دلکجا درمان پذیرد، رنج و درد بیدوای دلهراسان است، دل شبها از این اندوه وحشتزامنم دریای اشک و ماتمِ بیانتهایِ دلبه شبهای سیاه و سرد میپیچد، بههر سوییصدای هایهای گریهها، شبنالههای دلندارم همزبانی تا که جویم رد پایش رادر این دوران محنت نیست یاری آشنای دلبهجای اشک، خون میریزد از چشمان بیتابمرسد اوج فلک هر لحظه اشک بیصدای دلتنور سینهام آبستن دردی جگرسوز استنریزد آب، کس بر آتشم محض رضای دلدلم در آتش غم سوخت، چشم از گریه خونین استکه از اندوه شد، خاکستر داغی سرای دلدل بیتاب من کرده، هوای یار دیرینمکه این اندوه سخت بیقراری شد بلای دلغمآلودم، غریب و بیکسم، تنهای تنهایمکه جز پروردگارِ دل ندارد کس هوای دلدر این شبهای تنهایی بهخود میلرزم از وحشتولی دل میشود، پرنور با یاد خدای دلفضل الله نکولعل آزاد۱۲ اسفندماه ۱۴۰۳ کرجWww.lalazad.blogfa.comWww.faznekooazad.blogfa.comWww.f-lalazad.blogfa.comWww.nekooazad.blogfa.comWww.nekoolalazad.blogfa.comWww.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در شنبه دوازدهم اسفند ۱۴۰۲ | بخوانید, ...ادامه مطلب
ضمیرهای "آن" و "او"سوال؛چرا بسیاری از شاعران از جمله؛حافظ و فردوسی، در سرودههایشان در اشاره به موجودات غیرجاندار به جای ضمیر "آن" از ضمیر "او" سود جستهاند، در حالیکه منظورشان بهره بردن از آرایهی "تشخیص" یا "جاندارانگاری" نبوده است.مانند؛از کوزه همان برون تراود که در "او"ست☆پاسخ؛در وهلهی اول بهمعنای هر دو ضمیر میپردازیم؛لغتنامهی دهخدااوضمیر غایب است و برای ذویالعقول (خردمندان) بهکار میرود!ضمیر "آن" برای بیخردان بهکار گرفته میشود!(برهان قاطع)و اکثر ضمیر "آن" برای خردمندان آمده است(آنندراج)اما برخلاف گفتهی برهان قاطع از زمان گذشته تا کنون در متون و سرودههای نویسندگان و شاعران، عملا دو ضمیر "آن" و "او" برای غیرجاندار استفاده میشده و امروزه نیز کموبیش بهره برده میشود،در مقام صفت اشاره، برای انسان و غیرجاندار از "آن" استفاده میشود.مانند؛ (آن مرد) (آن میز)و پرواضح است که (او مرد) و (او درخت) کاربردی ندارند!نکتهی مهم اینکه؛در دستور میان دو ضمیر "آن" و "او" تفاوت نهاده شده اما از حیث کاربرد مردم (زبانشناسی) استفاده از دومین ضمیر برای غیر انسان بلامانع است و شاید منظور آنندراج از؛ (و اکثر ضمیر "آن" برای خردمندان آمده است) صفت اشاره باشد. مانند؛ دو نمونهی ذکرشده!در نمونههای زیر ضمیر "او" برای غیرجاندار بهکار گرفته شده است!بس گل شکفته میشود این باغ را ولیکس بیبلای خار نچیدهست از "او" گلی(حافظ شیرازی)زان می عشق، کز "او" پخته شود هر خامیگر چه ماه رمضان است بیاور جامی(حافظ شیرازی)حافظا شاید اگر در طلبِ گوهرِ وصلدیده دریا کُنَم از اشک و در "او" غوطه خورم(حافظ شیرازی)شرمم از خرقهی آلودهی خود میآیدکه بر "او" وصله به صد شعبده پیراستهام(حافظ شیرازی)جهان و هر چه , ...ادامه مطلب
آیا اسمهایی که دارای ساختار درست دستوری و معنوی نیستند، میبایست ویرایش شوند؟در یکی از صفحههای ادبی اینستاگرام خواندم، ادیبی در پاسخ به سوال مخاطبی مبنی بر اینکه؛ با نامها و ترکیبهای غلط آن چه باید کرد، نوشته بود، تمامی نامها میبایست از حیث دستوری و معنوی دارای ساختاری درست باشند و باید بهطور دقیق با تفحص و تحقیق تمامی واژگان بهویژه اسامی زبان فارسی را بررسی کرد و چنانچه مشاهده شود، واژهی مرکبی یا ترکیب نامی چه از حیث ساختاری دستوری و چه از لحاظ معنوی بهغلط پدید آمده، ویرایش گردد.عرض شود که اصولا چنین کلام بیتعمقی از یک ادیب، ابراز عقیدهی جالبی بهنظر نمیرسد!اولا؛ از یکسو در تمامی زبانهای این دنیای پهناور چنین پدیدهای؛ غلطنویسی، غلطگویی و بهکارگیری واژگان نامربوط در جملات و نظایر آن مرسوم است. (مانند؛ عبارات فرانسوی؛ ouvrir le feu بهمعنای "آتش گشودن" در حالیکه قاعدتا "آب" را باز میکنند، نه "آتش" را که هیچ تناسبی با باز شدن ندارد و پرواضح است که عبارت مذکور بهمعنای "شلیک کردن" است. همچنین؛ prendre un Bain بهمعنای "حمام گرفتن" که انگلیسیها هم دقیقا با همین ترکیب میگویند؛ to take a bath در حالیکه "حمام" گرفتنی نیست. فرانسویها میگویند؛ compter sur quelqu' un بهمعنای "حساب کردن روی کسی" که معنای اصلی آن میشود؛ "اطمینان خاطر داشتن به کسی" و این در حالی است که از عبارت "حساب کردن روی کسی" معنای دیگری افاده میشود. انگلیسیها هم با همین ترکیب میگویند؛ to count on فرانسویها میگویند؛ prendre un taxi بهمعنای "تاکسی گرفتن" در حالی که تاکسی گرفتنی نیست و متاسفانه عبارات فوق با ترجمهی واژهبهواژه به همین صورت بهوسیلهی مترجمان ناوارد کمتعمق وارد زبان, ...ادامه مطلب
فضل الله نكولعل آزادشاعر چند مجموعه شعر نويسندهى رمان معروف زير درخت گيلاس ويراستار رمانهاى عاشقانه و سرودههای شاعراناين وبلاگ داراى:غزلهاى عاشقانه. اشعار خانوادگى. اجتماعى شيوهى نيمايى. دوبيتىها و رباعيات. آموزش شعر فارسى. مقالات ادبى. شامل: علم عروض و قافيه. معانى و بيان. علم بديع؛ آرايه هاى ادبى. دستورزبانفارسى. شناسايى اصطلاحات، واژگان و تركيبهاى غلطتاريخ نصب ابزار آمار بازديد كنندگان ١٣٩۷/١/٢٩ تاريخ نصب ابزار آمار بازديدكنندگان ١٣٩۷/١/٢٩ بخوانید, ...ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم. وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَنقد چیست و از چه راههایی میتوان نظریهی خود را اثبات کرد!روزی یکی از آشنایان ادیبم که کارشناس ارشد در رشتهی ادبیات فارسی است و همچنان در حال ادامهی تحصیل است، میگفت؛ ((چند نظر علمی،ادبی دارم و تعدادی از آن را با چند تن از دوستان صاحبنظرم در میان گذاشتم و پشیمان شدم، چون همه سخت بر من شوریدند و اهانت ورزیدند و بهجای بحث علمی تنها به ذکر شاهدمثال سنتیِ بدون استدلال پرداختند و یا بحث را با اصطلاحات نامربوط غیر ادبی، یعنی؛ انواع ایسمها، اجتماعی، فلسفی، اخلاقی، عرفانی و منطق درآمیختند و موضوع را به بیراهه کشاندند و هرچه گفتم؛ این پاسخها علمی نیست، بهگوششان نرفت که نرفت، گویی خود را به خواب زمستانی زدهاند. دوستانم همواره مطالبم را به دیدهی منفی و تمسخر مینگرند و دیگر نمیدانم، با چه کس و چه کسانی به بحث بنشینم! واقعا نقاد واقعی چه کسی است و میبایست دارای چه ویژگیهایی باشد. حتا استادانم در دانشگاه گفتند؛ نظرهای تو در زمینهی ادبی میتواند، راهگشا باشد، در صورتیکه آن را به سرانجام برسانی! حال چگونه میخواهی نتیجهگیریهای بیشتری بدست آوری، این به تلاش خودت بستگی دارد!))به این دوست گرامی باید گفت؛ (ضمن احترام شدید به منتقدان آگاه که همواره در اندیشهی اعتلای ادبیات فارسیاند و قطعا میدانند که روی سخنم در این مقالت با آنان نیست) بله، این کاملا طبیعی است. بهقول معروف؛ خوابیده را میشود، با یک تلنگر از خواب بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده اگر دم گوشش توپ هم شلیک کنند، گویی که, ...ادامه مطلب
ایجاز کلام یا حشو قبیح؟الفاظ مُهمَل یا ترکیبهای عطفی؟دقت نظر و حتا اندکی وسواس در انجام کارها، موجب بهتر به نتیجه رسیدن آن میشود اما وسواس بیش از حد مانند سمباده روح را میفرساید که میبایست از آن پرهیز کرد!در مطلب (چه کنیم؟ به هر حال غلط ننویسیم یا غلط بنویسیم؟) که در گذشتهتر از ن, ...ادامه مطلب
انشاءالله نوروز سال ۱۴۰۱ سال خوبی برای همهی هموطنان ایرانیام در سراسر دنیا باشد و تمامی مردم جهان در صلح و آرامش کنار یکدیگر زندگی کنند!♧ نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در دوشنبه یکم فروردین ۱۴۰۱ | بخوانید, ...ادامه مطلب
انواع حرف «ی» آخر در دستور زبان فارسیدر دستور زبان فارسی حرف «ی» کاربردهای فراوانی دارد که ما به رایج ترین آنها اشارت میکنیم:یک: «ی» نکرهاین نوع «ی» به آخر اسامی افزوده می شود و حاکی از آن است که مورد, ...ادامه مطلب
انواع پسوند «ین»یک. پسوند «ین» صفت ساز حرفی است که در آخر اسم می آید و از اسم، صفت نسبی می سازد.مانند: «فولادین» منسوب به «فولاد»«بلورین» منسوب به «بلور»به عبارتی دیگر؛پسوند «ین» نشانه ی نسبت است و از, ...ادامه مطلب
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآیدگفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید(حافظ شیرازی)کاربرد,های گوناگون ماه در شعر فارسی,، با تفسیر و معنا نوشته ی : فضل الله نکولعل آزادکاربرد, واژه ی «ماه», و تعابیر, متفاوت, آن در ا, ...ادامه مطلب
تنهايى مرا يار و ترا ياور نباشد ز تنهايى غمى بدتر نباشد برا, ...ادامه مطلب
آرايه هاى ادبى بايد پذيرفت كه آرايه هاى ادبى فراتر از دستور زبان هستند . پارادوكس يك آرايه ى ادبى است كه بررونق سخن مى افزايد اما همين آرايه بر خلاف قواعد دستورى است . چرا كه دستور زبان ، تركيب دو كلمه ى متناقض را نمى پذيرد.ببينيد حافظ ميگويد : اگر از خمر بهشت است و اگر باده ى مست. به قول مرحوم مهدى سهيلى (( حافظ نمى گويد : باده ى مستى افزا )) بلكه مى گويد : ( باده ى مست ) يعنى : ماهيت باده م,آرايه,فراتر,دستور,فارسى ...ادامه مطلب
خاطره اشک اندوه مریز زندگی شیرین است لحظه ها را دریاب پاک کن چشم خود از گرد و غبار زشتی زندگانی زیباست غصه هایش کم نیست غم وشادی دارد لیک با چشم دگر باید آن را نگریست لحظه های امروز ، خاطرات فرداست غصه را دور فکن از دل و لبخند بزن سرنوشت خود را به گل عشق گل خاطره پیوند بزن که خداوند جهان بس زیباست دوست دارد همه زیبایی را عشق از لطف خداست باز کن چشم ، طبیعت را بین که بسی منظره در این دنیاست هنر صنع خداوند جهان را بِنِگر که به یک مردمک چشم جهانی پیداست ۱۳۶۷ تهران در کتاب رمان زیر درخت گیلاس نوشته ی ( ن . آزاد ) ,خاطرة,خاطره اسدی,خاطره حاتمی,خاطره ها,خاطره پروانه,خاطره آمپول زدن,خاطرة قصيرة,خاطره ختنه,خاطره حجازی,خاطره چت ...ادامه مطلب
حس آمیزی در ادبیات معاصر فارسی ( از سری مقالات آرایه های ادبی ) حس آمیزی حس آمیزی ، همانند استعارات ، تشبیهات ، کنایه ، ایهام ، جناس پارادوکس و...... یکی از آرایه های ادبی است که به منظور اختصار و ایجاز کلام ( کوتاه تر کردن کلام ) اما وسیع تر بیان کردن معانی صورت می گیرد . گاه یک آرایه ی « حس آمیزی » چنان معنای وسیعی را افاده می کند و بر روح شنونده اثر می گذارد که حتا از چند جمله ی تفسیری هم ، آن قدرت کلام و معنای گسترده اراده نمی گردد. زمانی که می گوییم : « فضای تلخ گورستان » ناخودآگاه در ذهن آدمی فض,حس آمیزی در ادبیات فارسی,حس آمیزی در شعر,حس آمیزی در شعر حافظ,حس آمیزی در روانشناسی,حس آمیزی در شعر معاصر,حس آمیزی در شعر سهراب,حس آمیزی در شعر فارسی,حس آمیزی در ادبیات چیست,حس آمیزی در دیوان حافظ,حس آمیزی در ادبیات امروز ...ادامه مطلب