معرفینامهای بهروی در قدیمی آرامگاه سعدی , ...ادامه مطلب
آیا واژگان بیگانه میبایست با قواعد زبان مربوطه جمع بسته شوند؟اینکه کسی معتقد باشد؛ واژگان بیگانه میبایست طبق قواعد زبان مربوطه جمع بسته شود، نشاندهندهی این است که نه به دانش زبانشناسی اشراف دارد و نه به دانش دستوری واقف است.عبارات فوق کلامی است، ناقصالخلقه که جنس آن ناشناخته و نامعلوم است.صریح عرض کنم؛ تاکنون با چنین اظهار نظر ناشیانهای برخورد نکرده بودم!آخر یکی نیست، به ایشان بگوید که قبل از دست به قلم شدن، دستکم اندکی مطالعه فرمایند؟! اول اینکه، در گذشتهتر در مطلبی عرض کردهام، برخی از ادیبان امروزی معتقدند که واژهی "عشق" فارسی است که به زبان عربی راه یافته است. حال از اینها که بگذریم، چرا ایشان نباید بدانند که واژگان بیگانه، در هر زبان طبق قاعدهی زبان داخلی میبایست جمع بسته شوند، نه زبان بیگانه!برای نمونه؛ "میدان" واژهای فارسی است که عربها آن را از زبان فارسی وام گرفتهاند و جمع آن را "میادین" نام نهادهاند. پس آنها هم به یکدیگر بگویند؛ "میدان" واژهای فارسی و جمع آن "میدانها" است، نه "میادین" همچنین "دیوان" واژهای فارسی است و عربها جمع آن را "دواوین" میگویند! یعنی اینجا عربها باید به یکدیگر بگویند؛ دوستان حرمت ادبیات عرب را به توصیهی بزرگان حفظ کنید. "دیوان" واژهای فارسی است و جمع آنرا بگوئید "دیوانها" نه "دواوین"؟؟؟؟واقعا بهحق چیزهای ندیده و نشناخته!با این حساب ما نباید بگوییم؛ "موتورها" چون واژهای انگلیسی است و باید بگوئیم؛ motors "موتورز" همچنین انگلیسیها هم نباید بگویند؛ brother's "برادرز" و باید بگویند؛ "برادرها" چون "برادر" واژهای فارسی است؟!با این حساب حافظ ادبیات فارسی را پاس نداشته و اشتباه کرده که گفته؛اگر غم لشکر انگیزد که خون "عاشقا, ...ادامه مطلب
مضمونسازی و انسجاماندیشی در شعر چیست؟برای اینکه بتوان به بهترین نحو به توضیح عملکرد "مضمونسازی" پرداخت، اول میبایست واژهی "مضمون" را معنا کرد!☆مضمونفرهنگ فارسی معیندر میان گرفته شده. معنی. مفهوم. مطلب★مضمونفرهنگ فارسی عمیدآنچه از کلامی مفهوم شود. موضوع کلام. معنی. مطلب★عبارات فوق معنای لغوی "مضمون" بود و حال میخواهیم، بهمعنای کاربردی "مضمونسازی" بپردازیم!معنای دیگر "مضمون"، "درونمایه" و "موضوع" است و "مضمونسازی" در شعر شیوهای است که شاعر در هنگام سرودن میبایست با دنبال کردن موضوعی واحد در سرتاسر شعر و یا دستکم در دو مصراع پیام خود را به بهترین شکل ممکن افاده کند و چنانچه بخواهد، بیتبهبیت "مضمونسازی" کند، میبایست بهگونهای بسراید که اولا؛ از حیث معنا و مضمون میان دو مصرع مربوطه رابطهی تنگاتنگی برقرار باشد!ثانیا؛ باید ابیات بهدور از تناقض معنوی باشند و پیامی هماهنگ افاده کنند.به غزلی از استاد حافظ شیرازی اشاره میکنیم؛دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا رادردا که راز پنهان خواهد شد آشکاراکشتینشستگانیم ای باد شُرطِه برخیزباشد که باز بینیم دیدار آشنا رادهروزه مِهر گردون، افسانه است و افسوننیکی به جای یاران فرصت شمار یاراای صاحب کرامت شکرانهی سلامتروزی تَفَقُّدی کن درویش بینوا راآسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف استبا دوستان مروت با دشمنان مدارادر کوی نیکنامی ما را گذر ندادندگر تو نمیپسندی تغییر کن قضا راآن تلخوَش که صوفی امُّالخَبائِثَش خوانداَشهی لَنا و اَحلی مِن قُبلَةِ العَذاراهنگام تنگدستی در عیش کوش و مستیکاین کیمیای هستی قارون کُنَد گدا راسرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزددلبر که در کف او موم است سنگ خاراآیینهی سکندر، جام می است بنگرتا بر تو عرضه د, ...ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم. وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَآیا شعر باید لزوما منبعث از حوادث تلخ و شیرین مردم دوران زندگی شاعر باشد؟در گذشته مطلبی خواندم، مبنی بر اینکه؛[از این نظر خرده گرفتن بر شیخ سعدی رواست که در زمان حملهی مغولها از کشتهها پشتهها ساخته میشد اما این شاعرِ عاشق و پندآموز بهجای سرودن اشعار اندوهآور، حماسی، رزمی و مرثیه بهمنظور تحریک مردم در راه مبارزه با دشمنان ایران، غزلهای عاشقانه سرود و این در حالی است که اگر شعر میبایست نشات گرفته از اتفاقات و حادثات مردم روزگار شاعر باشد، بنابر همین ملاحظه کردار، گفتار، رفتار و پندار سعدی با چنین قاعدهای سر سازگاری ندارد!]☆ممکن است این اظهار نظر به مذاق بیتعمقان خوش آید اما در واقع در نظر یک کارشناس فرهیختهی کارکشته کلامی است، ناپخته که میتواند، اعتبار ادبیِ حتا افراد سرشناسِ دارای چنین اعتقادی را زیر سوال ببرد!اینکه چرا برخی بهاصطلاح منتقد، دیواری کوتاهتر از سعدی پیدا نکرده و کاسه کوزهی اعتراضهای ادبی، اعتقادی و اجتماعی همواره بر سر این شاعر مظلوم شکسته میشود، پدیدهای است، ناشناخته که هنوز کسی به این راز پی نبرده است!دیگران را نمیدانم اما این از دوران نوجوانی تاکنون برای من یک معما بوده که چرا تا این حد بر سر این شاعر بزرگ دیوار نقدهای ناشیانه خراب شده و میشود!از مدعیانی چون؛ مجدهمگر و امامی هرویِ قرن هفتم گرفته تا کمتعمقان مدعی اکنونی!از این روی میخواهم، با مجاب کردن افرادی که دارای چنین طرز اندیشهی ناپختهای هستند، خیالشان را آسوده کنم و بگویم؛هیچکس مجاز به ت, ...ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم. وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَخفته بیدار کردن آسان استغافل و مرده هر دو یکسان است(سنایی)روزی نوشتهای توجه مرا به خود جلب کرد. خواندم و بسیار افسوس خوردم! دریغ از اینکه عدهای به نام ادبیات دست به ایجاد سایتهای اینترنتی زدهاند و میزنند اما از روی ناآگاهی و بیتعمقی بهدرج مطالبی نادرست پرداخته و میپردازند! اینکه احتمال دارد، خطا یا اشتباه از هرکس سر بزند، در آن شکی نیست. چراکه به ضرس قاطع، انسان جایزالخطاست اما نویسنده میبایست در مطالب خود دستکم درستنویسی، قواعد و ترتیب ارکان دستوری را رعایت کند!تصاویر زیر نمودار صادق آن گفتار است!توضیح اینکه؛ فرمایشات ایشان دربارهی همان مَثَل؛ (خوابیده را میشود، با یک تلنگر از خواب بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده اگر دم گوشش توپ هم شلیک کنند، گویی که بهخواب گرانِ مرگگونهای فرو رفته، از جای خود برنمیخیزد) میباشد:مَثَل فوق به اشکال مختلفی بر سر زبانها جاری بوده و هست. بیت معروف سنایی که در آغاز این مقاله آمده یکی از کهنترین شکلهای این تعبیر است اما تعبیری که بعد از آن بهصورت نثر شکل گرفته، پیشینهاش بهطور تقریبی بازمیگردد، به پنج یا شش دههی گذشته!در وهلهی اول؛ اندکی به نکات دستوری و طرز بیان ایشان میپردازیم!مرقوم فرمودهاند:((کسی که خوابیده را (!) میشود، بیدار کرد اما کسی که خودش را بهخواب زده را (!) نمیشود، بیدار کرد))جدا از حشو متوسط《کسیکه》چنانچه توجه بفرمایید؛ در جملهی دوم دوبار از علامت مفعول بیواسطهی "را" بهره برده شده که دومی از حیث دستور, ...ادامه مطلب
ایجاز کلام یا حشو قبیح؟الفاظ مُهمَل یا ترکیبهای عطفی؟دقت نظر و حتا اندکی وسواس در انجام کارها، موجب بهتر به نتیجه رسیدن آن میشود اما وسواس بیش از حد مانند سمباده روح را میفرساید که میبایست از آن پرهیز کرد!در مطلب (چه کنیم؟ به هر حال غلط ننویسیم یا غلط بنویسیم؟) که در گذشتهتر از ن, ...ادامه مطلب
به شاعرنمای پرخاشگر (؟) که شاعر ادیب فرهیخته ی بزرگ متقدمی را بدون دانش به باد انتقاد گرفت و وقتی با اعتراض من و دیگر دوستان ادیب مواجه شد؛ تمام دوستی ها را فراموش کرد و از لطفمان سو استفاده کرد!بى هن, ...ادامه مطلب
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآیدگفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید(حافظ شیرازی)کاربرد,های گوناگون ماه در شعر فارسی,، با تفسیر و معنا نوشته ی : فضل الله نکولعل آزادکاربرد, واژه ی «ماه», و تعابیر, متفاوت, آن در ا, ...ادامه مطلب
حشو ملیح و در سروده های استاد مسلم ادبیات فارسی " سعدی و" شیرازی هر بد که به خود نمی پسندی با کس مکن " ای برادر من " گر مادر خویش دوست داری دشنام مده به مادر من ( سعدی شیرازی ) همانطور که ملاحظه می فرمایید, ...ادامه مطلب
بی وفا یار ، بی مهر شد و در غم دلدار نماند در دل تیره ی من ماه شب تار نماند سوختم از غم دل از سر شب تا به سحر لیک چشمش ز غم حادثه بیدار نماند آن یک عمر مرا پند وفاداری ماند خود رها کرد مرا ، رفت و وفادار نماند گفت : تا لحظه ی موعود بمان ، اما خود مفلسی بود که تا موعد دیدار نماند از ره دور مرا وعده ی یاری می داد هر چه فریاد زدم رفت و مرا یار نماند محرم راز نهان ، محرم رازی دارد هیچ رازی به دل محرم اسرار نماند گشت ویران ز گروهی هنر شعر و ادب گوهر شعر ، کلامی که گوهر بار نماند شهرک قائمیه ۱۳۸۳/۶/۵ نور عشق یا رب دل من ، ز یا,بی وفا,بی وفا شعر,بی وفا رفتم که رفتم,بی وفا به انگلیسی,بی وفا فیلم,بی وفا نگار من,بی وفا محسن ابراهیم زاده ...ادامه مطلب
« تبدیل یا ابدال » و تخفیف کلمات ( از سری مقالات ادبی ) تعدادی از شعرای معاصر به دلیل عدم توانایی در پیوند ، میان وزن با مفاهیم به پیروی از چند شاعر گذشته ی در گذشته ، دو هجای متحرک کوتاه افعال را به یک سیلاب بلند که حرف اول آن متحرک و حرف دوم آن ساکن است ؛ بدل و یا این که افعال را با تخفیف در حرف ادا می کنند ، به گمانی که شعرای سلف به آن کلمات ، شناسنامه داده و در نتیجه به آن سندیت بخشیده اند . عمل ابدال یا بدل کردن دو هجای کوتاه به یک هجای بلند ، کار خطایی نیست اما این عمل می بایست به ضرورت وزن و به عنوان زحاف در آخرین « فعل عروضی » صورت پذیرد ، ن,تبدیل تاریخ شمسی به میلادی,تبدیل تاریخ,تبدیل pdf به word,تبدیل واحد,تبدیل فارنهایت به سانتیگراد,تبدیل pdf فارسی به word,تبدیل فایل pdf به word,تبدیل ارز,تبدیل دلار به تومان,تبدیل ورد به pdf ...ادامه مطلب
حس آمیزی در ادبیات معاصر فارسی ( از سری مقالات آرایه های ادبی ) حس آمیزی حس آمیزی ، همانند استعارات ، تشبیهات ، کنایه ، ایهام ، جناس پارادوکس و...... یکی از آرایه های ادبی است که به منظور اختصار و ایجاز کلام ( کوتاه تر کردن کلام ) اما وسیع تر بیان کردن معانی صورت می گیرد . گاه یک آرایه ی « حس آمیزی » چنان معنای وسیعی را افاده می کند و بر روح شنونده اثر می گذارد که حتا از چند جمله ی تفسیری هم ، آن قدرت کلام و معنای گسترده اراده نمی گردد. زمانی که می گوییم : « فضای تلخ گورستان » ناخودآگاه در ذهن آدمی فض,حس آمیزی در ادبیات فارسی,حس آمیزی در شعر,حس آمیزی در شعر حافظ,حس آمیزی در روانشناسی,حس آمیزی در شعر معاصر,حس آمیزی در شعر سهراب,حس آمیزی در شعر فارسی,حس آمیزی در ادبیات چیست,حس آمیزی در دیوان حافظ,حس آمیزی در ادبیات امروز ...ادامه مطلب
به نام آفریننده ی هنر ، یکتای بی همتا ، خداوند توانا فضل الله نکولعل آزاد ( ن . آزاد ) ۱۳۴۰ تهران ( ن . آزاد ) نام اختصاری فضل الله نکولعل آزاد است بیوگرافی و معرفی آثار شاعر و نویسنده ، نقادِ نکته سنج ، آگاه به دانش عروض ، دستور زبان فارسی ، آرایه های ادبی ، علم بدیع ، معانی و بیان و..... نویسنده ی رمان زیر درخت گیلاس ( بر اساس یک ماجرای واقعی ,بیوگرافی وحید خزایی,بیوگرافی وحید مرادی,بیوگرافی ویجینتی مالا,بیوگرافی وانتونز,بیوگرافی ویهان در زبان عشق,بیوگرافی ورونیکا رقصنده,بیوگرافی ویدا هروی مجری طپش,بیوگرافی ویدا هروی,بیوگرافی وارطان آوانسیان شرکت ترانه,بیوگرافی ویکی پدیا ...ادامه مطلب